| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | ||||
| 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
| 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
| 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
| 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
چه بی تابانه می خواهمت
ای دوریت آزمون سخت تلخ زنده بگوری
چه بی تاب تو را طلب می کنم
بر پشت سمندی
گوئی
نوزین
که قرارش نیست
و فاصله
تجربه ئی بیهوده است
بوی پیرهنت
این جا
و اکنون
کوه ها در فاصله
سردند
دست
در کوچه و بستر
حضور مانوس دست تو را می جوید
و به راه اندیشیدن
یاس را
رج می زند
بی نجوای انگشتانت
فقط ...
و جهان از هر سلامی خالی است
احمد شاملو .
سلام
شعر قشنگی گذاشتی
دستت درد نکنه
من آپم
اگه دوست داشتی بهم سر بزن
موف باشی
و جهان از هر سلامی خالیست
این شعر خیلی زیباست ولی فکر میکنم چندتا غلط تایپی داره
مثل( چه بی تابانه می خواهمت )یا (دست در کوچه و بستر )و (رج میزند )
ممنون .
غلط ها از روی اطمینانم بر اساس چند وبلاگ معمولی بود که امیدوارم این اشتباه من بر فکر و ذهن کسی دیگر پارازیت ننداخته باشد .
(غلط املایی ها اصلاح شد .)