مانگ

به معنی ماه

مانگ

به معنی ماه

به یاد او

یکی از دوستانش میگفت: فروغ تجسم آزادی بود ،در محبس ، اگر بتوانید حداکثر آزادی و حداکثر حبس را مجسم کنید ، فروغ همین بود و تلاطم هایش نیز از این بود...


                                             دریغ و درد
                                           

چه سود اما دریغ و درد

در این تاریکنای کور بی روزن

در این شبهای شوم اختر که قحطستان جاوید است

همه دارایی ما ، دولت ما ، نور ما ، چشم و چراغ ما

برفت از دست

دریغا آن پریشادخت شعر آدمیزادان

نهان شد ، رفت

از این نفرین شده مسکین خراب آباد

دریغا آن زن مردانه تر از هرچه مردانند

آن آزاده ، آن آزاد

دریغا آن پریشادخت

نهان شد در تجیر ابرهای خاک

و اکنون آسمان ها را ز چشم اختران دور دست شعر

بر خاک او نثاری هست ، هر شب ، پاک

نظرات 5 + ارسال نظر
شقایق سه‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:56 ب.ظ

سلااااااااااااااام!
مارال خونه نتم بالا نمیاد ولی خوشالم که کلاس عقبندیانو پیچوندم و دارم واسه فروغ عزیزم نظر میدم.
نکته جالب اینجاس که دارم همپای خانم میکروسکوپ نوحه گوش میدم.
تو هم که کنارم نشستی داری با سیستم بغلی کشتی میگیری!
فرووووووووووووووووووووووووووووووووووووغ
یه چیزیه تو مایه های خودم.دوسش میدارم.
خب تو که دست از سر اون ............... ورنمیداری بیام از اون جدات کنم.هیه!
فعلا

سلام!!!!!!!!!!!!
پیچوندم!گوش میدم!
من اینجا نخدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بعدشم علاقبندیان رو نپیچوندیم!اومدیم پایین تمرین برای مسابقات آزمایشگاه زیست!ما بزرگ نسب رو پیچوندیم اومدیم نت!

چییییییییییییییییییییییییییییییییی!اعتماد به نفس!فک کن
شقایق=فروغ اوه!

دست از سر کی منظورت از....................کیه نه بگو!دیگه بگو!
تو بیای جدا کنی از چه فاصله ای؟از فاصله ی چندین کیلو متری هم دور تر کنی؟ها بگو دیگه ها؟

EDDY جمعه 29 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:19 ب.ظ http://eddycool.blogfa.com

سلام مانلی جون
آپت منو کشته
جانم فروغ فرخزاد...!!!!!
بیچاره فروغ.............!!!
خیلی الکی حروم شد!!!
مرررررررررررررررررررسی
و موفق باشی

*♥•*شیرین*♥•* پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:20 ق.ظ http://roOyaei-shirin-blogfa.com



سلام

شما مانلی دوست من نیستید؟

نمی دونم !

EDDY پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:58 ب.ظ http://eddycool.blogfa.com

سلام
مرسی از اظهار همدردیت
و اگه بخوام حرفی در مورد اعتیاد بزنم فقط میگم
اعتیاد=بیماری ناعلاج و راهی پر پیچ و خم به سوی مرگ حتمی!!!
مررررررررررررررررسی
از حضورت!!!!!!!!!

شقایق یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:41 ق.ظ

مارال یه مدته گروه خونیامون با هم منعقد میشه!یعنی با هم نمیسازیم=با من نمیسازی!
آره همینطوره!
اگه یه روز دوست جدیدت نیومد خواسی وقتتو پر کنی میتونی به عنوان یه دوس قدیمی روم حساب کنی!
البته سوئ تفاهم نشه.دوس جدیدت دوس قدیمی و صمیمی خودمه ولی از تو انتظار دیگه ای داشتم.

امیدوارم کم کم از ذهنت پاک نشم

مانلی:همیشه حضور ناگهانی افرادی برای کسانی دیگر ملال آور و ...
قبول کنید درک این و انجام کار درست کمی به همکاری نیاز داره . دوست قدیمی

مارال:شرمنده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد