مانگ

به معنی ماه

مانگ

به معنی ماه

از کسی نمی پرسند

از کسی نمی پرسند چه هنگام می تواند خدانگهدار بگوید
از تنهای مگریز به تنهای مگریز گهگاه آن را بجوی و تحمل کن و به آرامش خاطر مجالی ده
یکدیگر را می آزاریم بی آنکه بخواهیم شاید بهتر آن باشد که دست به دست یکدیگر دهیم بی سخنی
دستی که گشاده است می برد می آورد رهنمونت می شود به خانه ای که نور دلچسبش گرمی بخش است

ما واقعا احمق هستیم

قصه عجیبی است : بسیاری از ما آدما کسی رو دوست داریم که از ما فرار می کنه و از کسی که به ما عشق می ورزه دوری میکنیم ...                                                                                                     

 قصه عجیبی است : بسیاری از ما آدما برای کسی که نمی بینیم گریه می کنیم ولی کسی را که می بینیم  به گریه می اندازیم...

 

قصه عجیبی است : بسیاری از ما آدما عاشق اونایی هستیم که هیچ احساسی نسبت به ما ندارند ولی نسبت به اونایی که به ما عشق می ورزند بی احساسیم...

 

قصه عجیبی است : بسیاری از ما آدما به اونایی دل می بندیم که ظاهرا دوستمون دارند ولی دل اونایی که واقعا دوستمون دارند رو می شکنیم...

 

قصه عجیبی است : بسیاری از ما آدما وقتی تنها می شیم یاد دوستامون می افتیم ولی وقتی با همیم قدر همو نمی دونیم...


ماآدم ها وقعا عجیبیم و واقعا احمق چون با این که همه ی این ها رو می دونیم ولی به آن ها عمل نمی کنیم.                                                                                                                 ا   


منبع:                                                                                                                      

http://www.sabaleh.blogsky.com/1388/12/14/post-235

نگاه زنانه فروغ

و این منم
 
زنی تنها  

 در آستانه فصلی سرد
در ابتدای درک هستی آلوده زمین 
 

 و یأس ساده و غمناک آسمان
و ناتوانی این دستهای سیمانی
 

فروغ یک زن است که می خواهد بماند ، زن بماند  و عاشق  ...

هدیه ای از فرغ فرخ زاد در این عصر گرامی داشت روز زن برای زن های که احساس می کنند تنهایند و تنها .

                                       روز زن مبارک (در اهورامزدا از زنان به نیکی یاد می شود و هر روز را روز زن می دانند)

زن از دیدگاه دکتر علی شریعتی

                        زن عشق می کارد و کینه درو می کند

                       او می زاید وتو برایش نام انتخاب می کنی

                       او درد می کشد و تو نگرانی از اینکه بچه دختر باشد

                       او بیخوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی می بینی

                       او مادر می شود و همه جا میپرسند:نام پدر؟


                  با یک روز تاخیر تقدیم به مادرانی که با این همه سختی که می کشند

                                هنوز تنها کسی هستند که واقعا دوستمان دارند

                                       


                                                 روز زن مبارک

برگ بی درخت

گر درختی از خران بی برگ شد

یا کرخت از صورت سرمای سخت


هست امیدی که ابر فروردین

برگ ها رویاندش از فر بخت


بر درخت زنده بی برگی چه غم؟

وای بر احوال برگ بی درخت!



پی نوشت:

مهم نیست که ابر فروردین بر ما بباره یا نه مهم اینه که ما برگیم یا درخت؟

امروز فکر کنم من برگم چون امتحان شیمیم رو خراب کردم فکر کنم ۱۷/۵بشم گند زدم.

مرموز درخت

ترجیح میدهم که درختی باشم

در زیر تازیانه ی کولاک و آذرخش

با پویه ی شکفتن و گفتن

تا

    رام صخره ای

در ناز و در نوازش باران

خاموش از برای شنفتن

پی نوشت :

ولی خسته ام....

امروز نمی دونم چرا ولی احساس سنگینی عجیبی روی دلم می کنم .نمی دونم دلم از چی گرفته .خیلی بده آدم این احساس رو داشته باشه.

آرزوی صعود با بهترین ها

صعود واژه غریبیست... چه هنگامی که میشنوی چه میگویی یا بدان می اندیشی ...چه در حال بالا رفتن باشی چه تماشای کسی در حال بالا رفتن ... چه کولاک به صورتت بخورد وصدای رد پاهایت در برف گم شود و چه پشت میزی نشسته باشی و با تماشای عکسی یا فیلمی از یک صعود جدا باشی از اتاقی که درآنی ...چه تپه کوچکی باشد در حوالی ات چه صخره ای عظیم در قاره ای دیگر... زیباست و گم و جادویی ... اما این تو تنها نیستی که گام برمیداری رو به قله ای ... صعود یک واکنش فیزیکی مسخره که با در هم آمیختگی مغز و اعصاب و عضلات شکل میگیرد نیست ... جاذبه ایست مرموز که میکشاندت به بالا ...به بلند... اصلا با هیچ منطقی سازگار نیست ... تجربه ایست که پایانی ندارد و سحرت میکند به افسونی دلفریب ... و این روحت است که از قدمهایت جلو میزند با هر نفس ...جلو میزند و باز میاستد و نگاهت میکند تا برسی ... گاهی حتی در میانه راه بریده ای و خسته ...اما روحت که قبلا از تو جلوزده بود بر بلندای قله نشسته صدایت میزند ! در اوج خستگی سرت را بالا میگیری و به قله نگاهی دوباره میکنی ...آنجاست ...بر بلند ترین سنگ بلند ترین قله ... همه چیز آنجاست و هیچ چیز نیست ...  

۱۰

می خوام براتون 10 تا نکته بزارم که چند جایی به چشمم خورده برای من جالب بود فکر کردم برای شما هم جالب باشه:

1.عشق مثل یک کتابه،شما نمی تونید کتابی رو که بیش از حد به صورتتون نزدیکه ،یا بیش از اندازه از چشمانتون دوره بخونید.

2.ذهنی سخت و افکاری  استوار داشته باش،اما دلی نازک و سرشار از محبت.

3.ما چون خوشحالیم لبخند نمی زنیم ،ما خوشحالیم چون لبخند می زنیم .

4.شما باید به افراد اعتماد کنید ،حتی اگر میزان خطر آن ها بالا باشد .

5.اگر دنبال شکار دو خرگوش صحرایی باشی،حتی یکی از آن ها را هم نمی تونی به دام بندازی .

6. در هیچ جای دنیا لغتی مهم تر از (متشکرم) نیست !

7.هیچ چیز به قدرتمندی حقیقت نیست .

8.مردم از روی گفتار شما،در موردتان قضاوت می کنند !

9.به دیگران بخشش کن و آن ها را ببخش ،اما خودت را هرگز نبخش !

10. و بالاخره: دلبستگی دیگران به تو ،هیچ وقت نفعی برای تو نخواهد داشت .