ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ما چون دو دریچه، رو به روی هم
آگاه ز هر بگو مگوی هم
هر روز سلام و پرسش و خنده
هر روز قرار روز آینده
عمر آینهی بهشت، اما ... آه
بیش از شب و روز تیره و دی کوتاه
اکنون دل من شکسته و خسته ست
زیرا یکی از دریچهها بسته ست
نه مهر فسون، نه ماه جادو کرد
نفرین به سفر، که هر چه کرد او کرد
من عاشق این شعرم
شعر های مهدی اخوان ثالث فوق العاده است.
اولین بار با صدای رضاصادقی شنیدم ولی امروز در اینترنت دیدم که مهدی اخوان ثالث هم خودش این شعرو زمزمه کرده ولی پیداش نکردم.
یک وب پیدا کردم که جالب بود
به نشانی http://tis1000.blogfa.com/cat-17.aspx
شعر بسیار خاطره انگیزه.
من رو که یاد خیلی از چیزها انداخت.دیگران رو نمی دونم.
از انتخاب خوب شعرت ممنونم.
از شعر گفتن هم سخته مانند ریاضی
یا شاید به گفته یکی حماقته محض..
موفقتر باشی.
شعراخوان ثالث است
درمورد دوستش حسین
که در اثرسانحه تصادف درگذشت
ازوبلاگ من دیدن کن
خوشحال میشم