ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
زاغ سیاه و خسته،به مقراض بال هایش،
پیراهن حریر شفق را برید و رفت
من در حضور باغ برهنه
در لحظه ی عبور شبانگاه
پلک جوانه ها را
آهسته می گشایم و می گویم
آیا،
اینان
رویای زندگی را
در آفتاب و باران
بر آستان فردا-احساس می کنند؟
در دو دست باغ برهنه چکاوکی،
بر شاخه می سراید:
این چند برگ پیر،
وقتی گسست از شاخ،
آن دم جوانه های جوان
باز میشود
"بیداری بهار آغاز می شود"
محمد رضا کدکنی
بهار بیدار شد و ما هنوز خواب موندیم..........!!!!!
کارت عالیه.
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران
برسان سلام ما را